لینک خبر اصلی در سایت خبرگزاری فارس
گروه مجله فارس پلاس /
این گزارش در خبرگزاریهای زیر نیز منعکس شدهاست:
خبرگزاری آنا (خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی)
پایگاه خبری تحلیلی حرا
فوج نیوز
۱۳۹۶/۱۱/۳۰ :: ۱۵:۵۶
پرسه در دبیرستان متفاوتی که بچهها همه کارهاش هستند
این مدرسه هیچ وقت تعطیل نیست!
شیوه اداره، مسئولیت دانش آموز و معلم و همه و همه با دیگر مدرسههایی که تا به الان می شناختید، فرق دارد. مؤسس این مدرسه یک مهندس برق است که به همراه همسرش شغل پردرآمد خود را رهامیکنند تا به رؤیای مدرسه ایدهآلشان برسند.
مجله فارس پلاس؛ زهرا شاهرضائی: مدرسه ای را تصور کنید که بچه ها خودشان کلید در مدرسه را داشته باشند. خودشان امور دفتری و غیردفتری مدرسه را انجام دهند. اختیار برنامه صبحگاهی با خودشان باشد و خودشان همه کارهی مدرسه باشند! شاید به نظر شما وجود چنین مدرسه ای بعید بهنظربرسد؛ اما چند سالی میشود که دبیرستانی با عنوان «حیات طیبه» در مشهد همین شکلی اداره میشود. مدرسه ای که در آن کتابهایی که دانش آموزانش میخوانند، فرق چندانی با دیگر مدرسهها ندارد؛ اما شیوه اداره، مسئولیت دانشآموز و معلم و همه و همه با دیگر مدرسههایی که تا به الان میشناختید، فرق دارد. مؤسس این مدرسه یک مهندس برق است که به همراه همسرش شغل پردرآمد خود را رها می کنند تا به رؤیای مدرسه ایدهآلشان برسند. داستان این مدرسه را در این گزارش بخوانید.
آبدارچی مدرسه هم شدم!
«یحیی بهمنی» مدیر این دبیرستان خاص است. مهندس برقی که فقط برای دغدغه اش برای داشتن یک مدرسه نمونه، قید کار و حقوق بالا را می زند و از آبدارچی تا حتی راننده سرویس مدرسه شدن را امتحان می کند تا به یک الگوی خوب برای یک مدرسه خوب برسد: «این دغدغه از سال ۸۵ شروع شد. وقتی من و همسرم تصمیم گرفتیم دخترمان را در مدرسه ثبتنام کنیم و به دنبال یک مدرسه مناسب می گشتیم. با وجود تلاشهای فراوان، این جست و جوی ما نتیجهی مطلوبی نداشت و مدرسهای که با معیارهای اسلامی بچهها را تربیت کند، پیدا نکردیم. همین دغدغه باعث شد که به جای گلایهکردن، خودمان به دنبال الگوی ایدهآل برای مدرسه بگردیم. این کنکاش حدودا هشت سالی طول کشید و من دراین مدت با کارشناسان و متخصصان زیادی صحبت کردم و البته فقط به حرف زدن اکتفا نمیکردم و نقشهای مختلف را از نزدیک تست میکردم و شاید خندهدار باشد، اما تمام نقشهایی که در مدرسه وجود داشت را محک زدم و حتی مدتی هم آبدارچی بودم!»
هشت سال درباره این مدرسه تحقیق کردیم
جست و جوی آقای بهمنی برای رسیدن به الگوی ایدهآل هشت سال طول می کشد. هشت سالی که در آن حدود ۴۰ مدرسه را در کشور بررسی میکند و با بسیاری از اساتید حوزه و دانشگاه و کارشناسان و مجربین، مشاوره می کند: «سیستم آموزشی کشور ما یک سیستم با پایه فرانسوی است و ما معتقد بودیم و هستیم که به یک الگوی اسلامی-بومی برای تعلیم و تربیت نیاز داریم؛ اما متاسفانه اطلاعات کمی درباره الگوی مطلوب آموزشی به لحاظ دینی و ملی وجود داشت. ما به دنبال این بودیم که به مدلی بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب برسیم؛ یعنی هم سیستم آموزش و پرورش فعلی را به طور کلی کنار نگذاریم هم تماما به قواعد مدرسههای معمول تن ندهیم. البته تلاشهایی برای تغییر وضعیت آموزش و پرورش فعلی در حال انجام است اما این تلاشها کافی نیست. بعد از تمام این بررسی ها بالاخره توانستیم در سال ۹۳ کار گسترده خودمان را با تأسیس یک دبیرستان دوره اول شروع کنیم. اول دبیرستان پسرانه را تأسیس کردیم و پس از دو سال یک دبیرستان دخترانه هم به مجموعه اضافه شد. البته مطالعات، تدوین و تکمیل نقشه راه هنوز ادامه دارد و ما هنوز در حال مطالعه، تحقیق و تجربه هستیم.»
درِ این مدرسه هیچ وقت بسته نمیشود
آقای بهمنی برای اینکه هم از سیستم آموزش رسمی عقب نماند و هم الگوی مطلوب خود را در مدرسه پیاده کند، مدرسه را به دو قسمت «مدرسه» و «فرامدرسه» تبدیل کردهاست. «بچههای ما در این مدرسه همان درسهایی را میخوانند که بقیه بچهها میخوانند. البته روش مدرسههای ما کمی متفاوت است مثلا سعی بر این است که آموزشها در صحنههای واقعی و اجتماعی و محیطهای متناسب با هر درس به دانشآموزان ارائه شود یا مثلا بحث های تربیتی را با درسهایی مانند علوم و ریاضی ترکیب میکنیم و به بچهها تدریس میکنیم. مثلا یکی از این روشها این است که به بچهها می گوییم بذر را در سه خاک که از نظر حاصلخیزی خوب متوسط و بد هستند بکارند و بعد نتیجه را خودشان مشاهده و گزارش کنند. ما از طریق همین مثال ساده به بچه ها میگوییم که انسان معمولی هم اگر در محیط زندگی مناسبی نباشد، نمی تواند به خوبی رشد کند. «مدرسه» تا ظهر ادامه پیدا می کند و بچه ها مثل بقیه سر کلاس حاضر می شوند و زنگ تفریح دارند. هر چند به نسبت، آزادی بیشتری دارند. مثلا خودشان انتخاب می کنند روی زمین بنشینند یا روی نیمکت یا اگر درسشان زود تمام شود موظف نیستند تا آخر زنگ در کلاس بمانند. تا زنگ آخرسیستم شبیه مدرسه های معمولی است؛ اما از ظهر به بعد «فرامدرسه» شروع میشود. بچهها در این زمان میتوانند به کارهای متفرقه مثل پروژهها، برنامههای مذهبی، ورزشی و کلاسهای علمی یا عملی برسند. درِ این مدرسه هیچوقت اجبارا بسته نمیشود و بچهها تا هر زمان که بخواهند با هماهنگی بزرگترها، میتوانند اینجا بمانند.»
مسئولیت ها را با توجه به استعدادها تقسیم می کنیم
در مدرسه حیات طیبه معلم دانای کل نیست و بچه ها هم فقط به عنوان دانش آموز نیستند. در این مدرسه قرار است همه با کمک هم یاد بگیرند و رشد کنند و درست برای همین است که معلم عمدتا به فهم دانشآموز کمک میکند و سعی بر این است که بچهها خودشان درس بخوانند. «ما نمی خواستیم که بچه ها را حافظه محور بار بیاوریم و میخواستیم که تحلیلگر باشند و خودشان کشف و تحلیل کنند. برای همین در همان ابتدای سال آنها را گروهبندی میکنیم. معلم با بچه ها کار میکند و پس از آن بچه ها خودشان کار را جلو می برند. همچنین ما بچههایی که استعداد بیشتری دارند را شناسایی میکنیم و با آنها به صورت جداگانه در زمینه خاص بیشتر کار میکنیم. اصلا یکی از زمینههای اصلی ما در این مدرسه کشف استعداد بچه ها و سپردن کار متناسب با استعداد آنهاست. مثلا به کسی که توانایی مدیریت و رهبری دارد، کارهای مدیریتی و کسی که مثلا در فتوشاپ و تدوین مستعد و علاقهمند است، مسئولیت کار مستندسازی و صوتی-تصویری مدرسه را می دهیم.»
بچه ها را برای ورود به جامعه آماده می کنیم
آقای بهمنی معتقد است مدرسه باید مسیری برای ورود بچه ها به دنیای کار و بزرگسالی باشد و مهارتهای اصلی زندگی را به آنها بیاموزد؛ اما مدرسهها در این زمینه کار چندان مثبتی انجام نمی دهند: «متأسفانه الان در مدارس معمول، در زمینه آموزش مهارتهای زندگی به بچه ها ضعیف عمل میشود و دانشآموزان برای ورود به اجتماع آمادهنمیشوند و با توجه به اینکه تعداد فرزندان الان در خانوادهها کم است، بچهها با خیلی از مفاهیمی مثل فداکاری و تقسیم منافع آشنا نمی شوند و بعدا در جامعه دچار مشکل میشوند. ما در این مدرسه سعی می کنیم بچه ها را با این مهارتها آشنا کنیم و یکی از کارهای ما این بوده که پروژه های مشترک با دانشگاه ها را طرح ریزی کردیم که بچه ها و به ویژه پسرها از همین سنین نوجوانی، عملا با فنون کسب و کار آشنا و درگیر شوند. در مدرسه دخترانه هم وضع به همین شکل است با این تفاوت که در آن مدارس علاوه بر آموزشهای علمی، مباحث مربوط به مهارت مادری و تربیتی هم آموزش داده می شود. ما حتی برای اینکه بچه ها مستقل بار بیایند برای مدرسه سرویس نداریم و بچه ها خودشان از طریق راههای مختلف خودشان را به مدرسه می رسانند که البته در مدرسه دخترانه به خاطر حساسیت خانوادهها این قضیه فرق می کند و بچهها سرویس دارند.»
«ادب» جزء مهم ترین شروط مدرسه ماست
در مدرسه حیات طیبه تمام کارها از نظافت گرفته تا برنامهریزی، اجرا و کارهای دفتری را خود بچه ها انجام می دهند! مدیر و معاون در این مدرسه فقط در کنار دانش آموزان هستند و آنها را راهنمایی می کنند و گردانندگان اصلی مجموعه خود بچهها هستند. «مدرسه ما چند اصل دارد که یکی از اصول اصلیاش این است که خود بچه ها همهکارهی مدرسه باشند. صبحها بچهها خودشان کلید دارند و درِ مدرسه را باز میکنند. خودشان برنامه صبحگاه و ظهرگاه را اجرا میکنند. کارهای دفتری را خودشان انجام می دهند و حتی در جلسات با مسئولین دیگر نهادها و سازمانها شرکت میکنند و برای فعالیتهایشان بودجه هم میگیرند! این مسئولیتها با توجه به علاقه و توانایی بچه ها به آنها سپرده میشود و اینگونه نیست که هر دانش آموزی که از راه رسید، به او کلید مدرسه را بدهیم! البته بگویم شاید به نظر برسد که ما به عنوان مدیر و معاون در این مدرسه خیلی راحت هستیم، اما درواقع این کار خیلی سختتر است و قطعا اشتباهات بچهها بیشتر است، اما ما همیشه کنار بچه ها هستیم و آنها را راهنمایی می کنیم. خسارات ناشی از این استباهات، چون معمولا در ابعاد کوچک، محدود و کنترلشده است، قابل پذیرش و جبران توسط بزرگترها و دیگران میباشد، اما نکته مهم این است که باعث تجربیاتی ارزشمند و سازندگی و پیشگیری از خسارتهای کلان آیندهی این آیندهسازان، زمانی که در مسئولیتهای بزرگتر، خطیرتر و کشوری قرار میگیرند، خواهدشد. در کنار همه این آزادی هایی که به بچه ها دادهمیشود، همواره از آنها «ادب» را توقع داریم و حتی در پذیرش بچه ها در مدرسه هم به این نکته توجه میکنیم.
در واقع، محیط این مدارس، بستری است برای آموزش و تمرینهای جدی و کنترلشده دانشآموزان در زمینه مهارتهای علمی و عملی زندگی، مسئولیتپذیری، خودکنترلی و خودساختگی، کار جمعی، تیمی، گروهی و ادب و اخلاق اسلامی در همه حال.
بازدیدها: 727