لینک خبر اصلی در سایت خبرگزاری فارس
گروه استانها / حوزه خراسان رضوی
۹۵/۰۴/۰۶ :: ۰۹:۱۵
فارس گزارش میدهد
یازدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن و عترت مشهد؛ بایدها و نبایدها
.
.
.
مجموعه تربیت محور حیات طیبه؛ بزرگمردان کوچک
در میان سر و صدا و شلوغی سالن فردوسی، دنبال جایی میگردم که حرف تازهای برای گفتن داشته باشد. مشغول رصد غرفههای بعضاً کلیشهای هستم که حضور چند نوجوان توجه مرا به خود جلب میکند. پسرانی حدوداً ۱۳ تا ۱۴ ساله که در چند غرفه متصلبههم ایستادهاند. با نزدیک شدن به غرفه، یکی از این پسربچهها سراغم میآید و با برخوردی کاملاً مؤدبانه، از من دعوت میکند تا درباره غرفه خود توضیحاتی بدهد. ضمن همراهی با علی ۱۳ ساله، سر میچرخانم تا شاید اثری از بزرگتر جمع بیابم اما چیزی عایدم نمیشود. علی شروع میکند به ارائه توضیحاتی درباره خدمات ارائهشده در غرفه، و من متعجبم از تسلطی که نمیدانم چطور در یک پسربچه ۱۳ ساله ظهور و بروز یافته است!
او درباره دبیرستان حیات طیبه میگوید: «همهکارهی دبیرستان با خود بچههاست، از نظافت گرفته تا اجرای برنامهها.» بعد هم سراغ توضیحات غرفه میرود: «در غرفه ما چند بخش وجود دارد. ارائه فرمولهای الهی و دریافت پاسخ مشکلات اجتماعی از قرآن، طب اسلامی و ذکر خواص گیاهان دارویی، مشاوره درسی برای بچهها، کتابت قرآن با خط بچهها، فروش سیدی کیهانشناسی، کتابخانه سیار برای مطالعه، واکس صلواتی، محفل قرآنی و سایر موارد موجود که همگی توسط دانشآموزان این مدرسه ارائه میشود.» راست هم میگوید، سراغ قسمت بعدی میروم تا ببینم نوجوان بعدی نیز همینقدر مسلط است یا نه! محمدمهدی پشت میزی نشسته است که گیاهان دارویی روی آن قرار دارد. دست روی چای بهلیمو میگذارم و از محمدمهدی میخواهم که برایم از خواص این گیاه بگوید. او با تسلط عجیبی به من توصیه میکند که در چه شرایطی میتوان از این گیاه استفاده کرد و چه خواصی در آن وجود دارد. توضیحاتش که تمام میشود، ادامه میدهد: «تمام این خواص درباره گیاهان دارویی بر اساس طب اسلامی و ائمه (ع) است. پاورپوینت خواص این گیاهان نیز روی مانیتور نمایش داده میشود. البته ما یک کانال تلگرامی داریم که در آن با کمک اساتید، درباره طب و تغذیه اسلامی کلاس مجازی برگزار میکنیم. اگر کسی بخواهد یکی از این گیاهان را تهیه کند، آدرس عطاری هم به او میدهیم.»
و بعد از من میخواهد شمارهاش را یادداشت کنم تا اگر خواستم، برای عضویت در این کانال تلگرامی، از این طریق با او ارتباط بگیرم.
در تعجبی مضاعف به سر میبرم و هنوز ذهنم درگیر چالشهای متعددی است که یک نوجوان دیگر به سراغم میآید! حسین همچون دوستانش مرا به بخش دیگر غرفه دعوت میکند، نگاه میکنم؛ اینجا پر است از عکس و نوشته شهدا. از حسین میخواهم برایم از شهید اندرزگو بگوید. او هم با تسلطی خوب، خواستهام را اجابت میکند. به حسین میگویم اینجا عکس شهدای زیادی وجود دارد، تابهحال شده که یادت برود چه میخواهی بگویی؟ و او با لبخند معصومانهاش میگوید: «یکبار آقایی از من خواست تا درباره یک شهید توضیح دهم، اما من به خاطر زیاد بودن عکسهای شهدا، اشتباهی درباره شهید کناریاش توضیح دادم. حرفهایم که تمام شد آن آقا گفت: فهمیدم درباره فلان شهید میگویی اما اشکال ندارد، اینجا عکس شهدا زیاد است و حقداری آنها را با هم قاطی کنی.»
حسین برایم از دورههای فشرده زبان انگلیسی مجموعه حیات طیبه میگوید و اینکه در اردوی این دوره، همه باید با زبان انگلیسی صحبت کنند. نمیدانم چه میشود که از بین حرفهای حسین متوجه میشوم که او دو ترم دیگر، مدرک تافل میگیرد! داستان آنجا جالبتر میشود که میفهمم حسین کار ترجمه فیلمهای مجموعه را نیز بر عهده دارد؛ فیلمهایی که با محتوای اسلامی و توسط دانشآموزان همین مدرسه تولید و ترجمه میشود.
آشنایی با این دانشآموزان توانمند، مؤدب و خودکفا مرا کنجکاو میکند که بدانم چه نوع شیوه تربیتی باعث شده تا این نوجوانان به این حد از توانایی برسند. دنبال بزرگتر جمع میگردم و بالأخره پیدایش میکنم! یحیی بهمنی، مدیر مجموعه است و با فراق بال و بهدوراز دغدغه نظارت بر کار دانشآموزانش، در گوشهای از غرفه نشسته است و پاسخگوی مخاطبان است. از او میخواهم تا شیوه تربیتی مدرسهاش را برایم بازگو کند. بهمنی میگوید: «در حیات طیبه، همه کارها بر عهده خود بچههاست. آنها مختارند با شرط رعایت ادب، هر کاری میخواهند انجام دهند، هرجایی میخواهند کلاس برگزار کنند، استاد و درس را خودشان انتخاب نموده و حتی تمام جشنها و برنامههای مدرسه را خودشان انجام میدهند. ما زمینه اجرای این کارها را به آنها میدهیم.»
در روزگاری که برخی خانوادهها هنوز به جوان بیست و اندی ساله خود پول توجیبی میدهند، دیدن این نوجوانان مستقل و خودکفا تحسین مرا برمیانگیزد. واقعاً حاصل اعتماد و هویتبخشی به کودکان و نوجوانان این مدرسه، نتیجهای بسیار عالی و شگفتانگیز در پی داشته است که من در این غرفه آن را به چشم خودم دیدم؛ تربیت بزرگمردانی کوچک!
.
.
.
==============
گزارش از فریبا دهقان
==============
انتهای پیام/۳۲۶۸/و۴۰
بازدیدها: 257